می خواستم بخندم وگریه امان نداد
آمد بهار وشانه مرا تکان نداد
مثل همیشه خنده ما طرح گریه داشت
مثل همیشه سفره من بوی نان نداد
داشتی می خوندی بیخیال بابا می خوا ستم
سر کا رت بزارم...=